نمایههایی از ناهمگونی اصطلاحی و اسلامی در زبان فارسی
نویسنده: محقق حسین نایل
منبع: فصل نامه فرهنگی، ادبی و پژوهشی حجت، شماره سوم، از سال دوم، صفحه ۲۲- ۲۸، شماره مسلسل هفتم، میزان – قوس ۱۳۷۰
یکی از موارد قابل یاد آوری در باره زبان فارسی دری ناهمگونیها و تفاوتها در کار برد پارهیی از اصطلاحات و کلمات و املای شماری از واژهها، در قلمروهای زبان فارسی یعنی افغانستان، ایران و تاجیکستان میباشد که بیشتر به عوامل اجتماعی و سیاسی و جغرافیایی تعلق دارد.
در باره نا یکسانیهای زبان گفتاری که در هرسه شعبه این زبان و نیز در میان هر یک از این شعبهها وجود دارد، نمیتوان سخن گفت، زیرا این مساله به گویشهای فراوانی بستگی میرساند که امکان یکسان سازی آنها به هیچ صورت میسر نمیباشد و ضروری نیز پنداشته نمیشود.
به کار گیری اصطلاحات و واژهها، که روز تا روز، با انکشاف علم وتکنالوژی در کشورهای پیشرفته رو به فزونی میگذارد، در هر یک از جوامع فارسی زبان، از راه ترجمه و رابطههای دیگر (فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و جزاینها) گستره بیشتر مییابد و این زبان از زبانهای دیگر، تاثیر پذیرتر میگردد.
زبان فارسی که در تاجیکستان به نام زبان «تاجیکی» یاد میشود و به رسم الخط روسی (کریلیک) به نوشته میآید، حد اکثر اصطلاحات علمی- ادبی و شماری از واژههای معمولی درآن، به عین صورت از آن زبان مورد استفاده قرارمیگیرند و یا به صورتی ترجمه میشوند که خصوصیت زبان روسی را در خود حفظ مینمایند و بدینسان زبان فارسی در تاجیکستان کاملا زیر تاثیر زبان روسی قرار دارد که با استفاده وسیعتر از آن برای پژوهشگران و خوانندهگان دیگر، در خارج از سر زمین تاجیکستان تا حدی با دشواری همراه میباشد.
در ایران صرف نظر از اینکه از زبانهای مختلف مانند انگلیسی، آلمانی، عربی، ترکی و جزانیها ترجمه صورت میپذیرد و از واژهها و اصطلاحات آنها استفاده به عمل میآید، تاثیر پذیری زبان فارسی از زبان فرانسه و کار برد اصطلاحات علمی و واژههای مربوط به پدیدههای دنیایی معاصر، از آن چشمگیرتر است، یعنی اینکه زبان فارسی در ایران عمدتا از زبان فرانسه متاثیر میباشد که علی الظاهر این تاثیر گذاری زبان فرانسه بر زبان فارسی در ایران، مربوط میشود به روزگار تاسیس دارالفنون و استخدام معلمان فرانسوی برای تدریس و پذیرش اصطلاحات و واژههای فرانسوی برای علمی گردانیدن زبان، به وسیله مترجمان.
در افغانستان که برخاستگاه زبان فارسی دری است و امروز این زبان یکی از دو زبان رسمی کشور است، با اینکه شماری از زبانهای دیگر در این جا تلاقی دارند واصطلاحات و واژههایی از این زبانها، هم در نوشته و هم در گفتار مورد استفاده قرار میگیرند، زبان انگلیسی اهمیت و تاثیر بیشتر دارد و اصطلاحات علمی و کلمات عادی این زبان در زبان دری افغانستان زیادتر مورد قبول و استعمال دارد. بدین صورت مشاهده میشود که سه شعبه یا سه وریانت زبان فارسی که به نامهای «فارسی»، «دری» و «تاجیکی» یاد میشوند، در سه کشور همسایه و همکیش ودارای فرهنگ مشترک، یا وجود داشتن منشاء یگانه، درسه جهت ناهمگونی انکشاف یافته وتکامل پذیرفته است و این سیر انکشافی، اگر چه زبان فارسی را از لحاظ بیان مفاهیم گونه گون وآهنگ و ترصیع، گستره بیشتر بخشیده و آنرا توانایی برابری با دیگر زبانها را داده، اما از جهت نا برابری و چند گونهگی پارهیی از اصطلاحات و واژهها و مفاهیم در میان سه گروه عمده اهل زبان، تا حدی نا آشنایی به میان آورده است، بدانسان که به استثنای شماری از افراد متخصص در زبان و یا آشنا به دو سه زبان یاد شده، خوانندهگان دیگر در درک مفاهیم ومعانی با دشواری رو بهرو میشوند.
در اینجا نمودارهایی اندک از اصطلاحات و واژهگان نا همگون بسیار که میان سه شاخه زبان فارسی در حال حاضر به کار میروند، به گونه مثال آورده میشوند و بیگمان خوانندهگان آگاه حدیث مفصل را از این مجمل در مییابند.
افغانستان ایران تاجکستان
بیولوژی زیست شناسی بیولوگیه- حیوان شناسی
تعلیم و تربیه آموزش و پرورش پداگوگی
حجره – سلول یاخته .
فاکولته زراعت دانشکده کشاورزی فیکولتت خواجهگی قشلاق
فلالوژی- زبان شناسی زبان شناسی فلالوگیه
کمپوزیتور آهنگ ساز بسته کار
آرشیف بایگانی آرخیف
اکادمی علوم فرهنگستان اکادمی فنها
اندر ناتنی اوگه
بادنجان رومی گوجه فرنگی پامدور
بایسکل دوچرخه ارابه
بوت کفش تفلی- پای افزار
پرگوی پرچانه سیر گپ
پلان برنامه نقشه
تذکره شناسنامه پاسپورت
جاده- سرک خیابان کوچه
خسرمادر- خشو مادر زن خوشدامن
دوسیه پرونده پاپکه
زردک هویچ سبزی
سرمنشی دبیرکل سرکاتب
شفاخانه بیمارستان کسل خانه
شیریخ بستنی یخماس
طبقه طبقه- آشکوب قبت- آشیانه
طیاره هوا پیما سملوت
کلتور فرهنگ مدنیت
لیسه دبیرستان مکتب میانه
ماما دایی تغایی
متقاعد باز نشسته پنسیونر
محصل دانشجو طبله- استودنت
مسکه کره روغن
واترپمپ تلمبه نسوس
ناهمگونی در املایی زبان نیز از مطالب قابل توجه دانسته میشود. نمودارهای نوشتاری یا حرفهای «ت، ط» و «ث، س، ص» و«ح، ه، » و«ذ، ز، ظ، ض» را که تقریبا یکسان تلفظ میشوند، عدهیی از افراد به درستی در نوشتههای خود به کار نمیبرند و به خصوص در تاجیکستان که رسم الخط عربی معمولی نیست، «ذ،ز، ض،ظ» با یک نمودار نوشتاری و «ث س ص»با یک نمودار و«ت ط» با یک نموادر و «ح ه » با یک نمودار نوشتاری نوشته میشوند.
افزون بر اصواتی که تلفظ مشابه دارند و یاد آوری شد، موارد دیگری نیز وجود دارند که در املای آنها اختلاف دیده میشود، چنانکه واژههای مختوم به«های غیر ملفوظ» که با پسوندهای «-گان»و «-ها» جمع میگردند و یا با پسوند دیگری آورده میشوند، «های غیر ملفوظ» آنها بنابر سلیقه نویسندهگان گاهی به نوشته می آیند و گاهی حذف میشوند و در ایران غالبا و شاید همهگی این «ه» را نمینویسند.
پیشینه «به» نیز در چنین وضعی قرار دارد، یعنی بعضی از نویسندهگان آن را با واژه یکجا مینویسند و بعض دیگر جدا.
اختلاف در جمع بستن چیزهای بیجان و جمع بستن با پسوندهی «آن»، «ها»، «ات» و« ین » و کار برد الف مقصوره و نشانه گذاری و موارد متعدد دیگر، همه موجب ناهمگونی و تشتت املا در زبان فارسی گردیدهاند.
با توجه به این بیسامانی در املای زبان، اتحادیه نویسندهگان افغانستان (فعلاً انجمن نویسندهگان افغانستان) به سال ۱۳۶۳ رسالهیی را به نام «روش املای زبان دری» به وسیله چند تن از افراد صاحب نظر در امر زبان، تهیه و تصویب نمود و به چاپ رسانید تا نویسندهگان کشور به مقصد یکسان سازی وهماهنگی «املا» در نوشتههای خود این روش را در نظر بگیرند.
در این رساله برای همگون سازی تمام موارد مربوط اختلاف املا و نشانه گذاری، در سطح کشور، صورت مرجع آنها در نظر گرفته شده و ارائه گردیده است. گر چه این روش را بیشتر نویسندهگان پذیرفته و در نوشتههای خود مورد رعایت قرار میدهند، مع الوصف میتوان گفت که بعضی از چیز نویسان، پارهیی از احکام آنرا مرجع نمیپندارد و به کار نمیبرند و یکی از مواردیکه در آن اختلاف نظر وجود دارد، کار برد «های غیر ملفوظ» است.
در رساله «روش املای زبان دری» راجع به «های غیر ملفوظ» بدینگونه اظهار نظر صورت گرفته است: «هرگاه واژههای مختوم به (های غیر ملفوظ) با (- گان) یا (-ها) جمع شوند، (های غیر ملفوظ) حذف نمیشود، مانند:
بنده بندهگان بندهها
رونده روندهگان روندهها
وابسته وابستهگان وابستهها
ستاره ستارهگان ستارهها
نویسنده نویسندهگان نویسندهها
تشنه تشنهگان تشنهها
هر گاه با واژه مختوم به (غیر ملفوظ) هر گونه پسوند یا واژه دیگر بیاید (های غیر ملفوظ) حذف نمیشود، مانند:
تشنه تشنهگی تشنهوار تشنه گونه
وارسته وارستهگی وارستهوار وارسته گونه
نامه نامهام نامهات نامهاش
عدهیی از دانشمندان به این عقیده هستند و مجاز میدانند که در واژههای مختوم به (های غیر ملفوظ) مثل بندهگی، آشتفهگی ونویسندهگان (۵) (های غیر ملفوظ) نوشته نشود، اما کمیسیون به خاطر رعایت وحدت املایی نوشتن (۵) را در همچو واژهها مرجع میداند.» (روش املای زبان دری، ص۱۷).
یا آنچه در زمینه ناهمگونی اصطلاحات و واژهها و املای زبان در قلمروهای زبان فارسی به ذکر آورده شد، میتوان پیشنهاد نمود که اگر ممکن دانسته شود، کمیسیونی از دانشمندان زبان شناسی وافراد صاجب نظر در مساله زبان وادب، از کشورهای افغانستان، ایران و تاجیکستان و در صورت لزوم از کشورهایی که زبان فارسی در آنها سابقه داشته است، مانند هندوستان، تشکیل گردد و این کمیسیون واژه نامهیی از اصطلاحات مختلف الشکل معمول در سه کشور فارسی زبان تدوین نماید که اصطلاحات و کلمات ناهمگون هم معنی را در برابر هم نشان بدهد و کار برد گونههای مرجح و بهتر را از لحاظ خوش آهنگی، آسانی در خوانش و آموزش پیشنهاد وتوصیه کند و نیز صورت خوبتر و مناسبتر املای واژههایی را که امروز با تفاوت به کار برده میشوند در بخشی از این واژه نامه مورد بررسی قرار بدهد و برای همگونی و یکسانی آن اظهار نظر نماید تا راه برون رفت ازاین بن بست نموده آید.
یاد داشت:
نگارش این نوشته به اثرهای ذیل مراجعه صورت گرفته است:
۱- راپور جریانات سیمینار ترجمه، چاپ موسسه انتشارات فرانکلین. کابل، ۱۳۴۵
۲- روش املای زبان دری، نشرکرده اتحادیه نویسندهگان افغانستان، کابل،۱۳۶۳
۳- زبان تاجیکی ماوراء النهر، نوشته دوکتور روان فرهادی، نشر کرده اکادمی علوم افغانستان، کابل، ۱۳۶۰
۴- زبان و تفکر، نوشته محمد رضا باطنی. تهران، ۱۳۴۹
۵- فرهنگ زبان تاجیکی، چاپ مسکو، ۱۹۶۹
۶- فرهنگ مختصر اصطلاحات تخنیکی- اقتصادی (دری – روسی) تالیف م. گلجانوف و عثمان نجان عابدوف. دوشنبه، ۱۹۷۵٫